دسته بندي : <-PostCategory->
Are you aware of what you make me feel, baby
اصلا حواست حس که باعث شدی چه احساسی داشته باشم، عزیزم؟
Right now I feel invisible to you, like I'm not real
الان احساس می کنم که برات نامرئی شدم، انگار واقعی نیستم
Didn't you feel me lock my arms around you
دستام رو که دورت حلقه زدم احساس نکردی؟
Why'd you turn away?
چرا ازمن رو برگردوندی؟
Here's what I have to say
(و حالا) این چیزیه که میخوام بگم
I was left to cry there, waiting outside there
من اونجا تنها داشتم گریه می کردم، بیرون منتظرت بودم
Burning with a lost stare
در نگاهی منتظر سوختم
That's when I decided
و اون موقع بود که تصمیم گرفتم
Why should I care
چرا اصلا باید برام مهم باشی!
'Cuz you weren't there when I was scared
چون وقتی من اونجا ترسیده بودم تو اونجا نبودی
I was so alone
من خیلی تنها بودم
You, you need to listen
تو باید به حرفام گوش بدی
I'm starting to trip, I'm losing my grip
دارم کنترلم رو از دست میدم
And I'm in this thing alone
و من تو این ماجرا تنها افتادم
Am I just some chick you place beside you to take somebody's place
من برات حکم یه دخترک خوشگلی رو ایفا می کنم
که جای خالی کس دیگه ای رو برات پر کنم؟
When you turn around can you recognize my face
وقتی دور و برمی میتونی به (خشونت) تو چهرم پی ببری؟!
You used to love me, you used to hug me
تو عاشق من بودی، تو منو در آغوش می گرفتی!
But that wasn't the case
ولی موضوع فقط این نبود
Everything wasn't okay
همه چیز ردیف نبود!
I was left to cry there, waiting outside there
من اونجا تنها داشتم گریه می کردم، بیرون منتظرت بودم
Burning with a lost stare
در نگاهی منتظر سوختم
That's when I decided
و اون موقع بود که تصمیم گرفتم
Why should I care
چرا اصلا باید برام مهم باشی!
'Cuz you weren't there when I was scared
چون وقتی من اونجا ترسیده بودم تو اونجا نبودی
I was so alone
من خیلی تنها بودم
You, you need to listen
تو باید به حرفام گوش بدی
I'm starting to trip, I'm losing my grip
دارم کنترلم رو از دست میدم
And I'm in this thing alone
و من تو این ماجرا تنها افتادم
نظرات شما عزیزان: